۱۳۹۲ خرداد ۲, پنجشنبه

Sarah Kirsch

سارا کیرش (Sarah Kirsch) پنجم ماه‌ِ مه در ۷۸ سالگی از دنیا رفته. خبرش دیروز در مطبوعات آلمان درآمده. یادم است چند سال پیش کتاب‌هایش را در کتابخانه‌ی دانشکده پیدا کرده‌بودم. نمی‌دانم ذوقم چرا و چطور برانگیخته شده‌بود! سارا کیرش عمری در آلمان شرقی زندگی کرده. در هاله زیست‌شناسی خوانده و در لایپزیگ ادبیات. از سال ۱۹۷۷ به‌دنبال اعتراض به تبعید وولف بیرمان از آلمان شرقی، ساکن برلین غربی شده و یکی از شاعران بزرگ آلمان به حساب می‌آید. پنجم ماهِ مه در خانه‌اش در شلسویگ-هولشتاین درگذشته. 
دو نمونه از شعرهایش را با کمک و همدلی دوستم سمیه‌ محمدی ترجمه کرده‌ام. این هم شعرها (به اصل‌ِ آلمانی‌‌شان لینک داده‌ام):


شب‌ها
کیفیت خود را از دست داده‌اند:
پله‌هایی سپید
افق‌هایی با
پارچه‌های زنگارگرفته‌ی سرخ.
کسی که از اینجا بالا بپرد
می‌تواند خوشبخت شود.
سه‌ بار صدایت می‌زنم اما
تو نیستی
روی زمین.
ـ از مجموعه‌ی دختر‌ِ اِرل‌کونیگ (دختر شاه‌پریان)/۱۹۸۲




آینه‌ها‌ی‌ خالی در خانه.
بی‌صورتی زیبا از ‌کسی. ابرها
در آن‌ها می‌گذرند. نرم‌ها خاکستری‌ها
عجیب آذرخش‌آفرین. انگار او
به جنگ رفته‌باشد.
ـ از مجموعه‌ی بادِ پشت‌سر/۱۹۷۷



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر