۱۳۹۲ آبان ۱۷, جمعه

مرگ سفید

درست یک ماه دیگر می‌شود دو سال. ردش را تا ماه‌ها پاک نکرده‌بودم. موهای سفید مانده‌بود روی پالتوی سیاه. تکه‌هایی بود که خاکستر نشده‌بود. تکه‌های مرگ سفید لاغر روی زمینه‌ی سیاه. به من اعتماد کرد حیوانک. در آغوشم آرام گرفت و آغوشم شد جای مرگش. جز او کسی در آغوشم نمرده‌بود. دیگر نیز هیچ‌کس در آغوشم نخواهدمرد. بی‌قرار است آغوشم. از دور می‌درخشد. زرد. نارنجی. نزدیک‌تر که بیایی، لهیب آتش است و بوی گوشت سوخته.  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر